loading...
شعر و ترانه
hohoalirezaaa بازدید : 1193 چهارشنبه 22 بهمن 1393 نظرات (0)

گروس عبدالملکیان

درياي بزرگ دور
يا گودال كوچك آب
فرقي نمي كند
زلال كه باشي
آسمان در توست گروس عبدالملکیان

 

دختران شهر
به روستا فکر می کنند
دختران روستا
در آرزوی شهر می میرند
مردان کوچک
به آسایش مردان بزرگ فکر می کنند
مردان بزرگ
در آرزوی آرامش مردان کوچک
می میرند
کدام پل
در کجای جهان
شکسته است
که هیچکس به خانه اش نمی رسد  گروس عبدالملکیان

 

ما
كاشفان كوچه‌ي بن‌بستيم
حرف‌هاي خسته‌ام داريم
اين بار
پيامبري بفرست
كه تنها گوش كند گروس عبدالملکیان

 

 

پرواز هم دیگر رویای این پرنده نبود
دانه دانه پرهایش را چید
تا بر این بالش خواب دیگری ببیند! گروس عبدالملکیان

 

گرگ، شنگول را خورده است
گرگ
منگول را تکه تکه می کند
بلند شو پسرم!
این قصه برای نخوابیدن است گروس عبدالملکیان

 

به شانه‏ام زدي
که تنهايي‏ام را تکانده باشي
به چه دل خوش کرده‏اي؟!
تکاندن برف
از شانه‏هاي آدم‏برفي؟ گروس عبدالملکیان

  

می خواستم بمانم
رفتم
می خواستم بروم
ماندم
نه رفتن مهم بود و نه ماندن
مهم
من بودم
که نبودم... گروس عبدالملکیان

 

درخت که می شوم
تو پائیزی !
کشتی که می شوم
تو بی نهایت طوفانها !
تفنگت را بردار
و راحت حرفت را بزن! گروس عبدالملکیان

 

ندیده ای؟!
همان انگشت که ماه را نشان می داد
ماشه را کشید... گروس عبدالملکیان

 

گفتی دوستت دارم
و من به خیابان رفتم !
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود.... گروس عبدالملکیان

 

چه فرقی می کند
من عاشق تو باشم
یا تو عاشق من
چه فرقی می کند
رنگین کمان
از کدام سمت آسمان
آغاز می شود گروس عبدالملکیان

 

هر نتی که از عشق بگوید
زیباست
حالا
سمفونی پنجم بتهوون باشد
یا زنگ تلفنی که در انتظار صدای توست گروس عبدالملکیان

 

دروغ دیواری است
که هر روز صبح آجرهایش را می چینی
بنای بی حواس من!
در را فراموش کرده ای گروس عبدالملکیان

 

زنبورها را مجبور کرده ایم
از گل های سمی عسل بیاورند
و گنجشکی که سال ها
بر سیم برق نشسته
از شاخه درخت می ترسد... گروس عبدالملکیان

 

فراموش کن
مسلسل را
مرگ را
و به ماجرای زنبوری بیاندیش
که در میانه ی میدان مین
به جستجوی شاخه گلی ست گروس عبدالملکیان

 

موسیقی عجیبی ست مرگ.
بلند می شوی
و چنان آرام و نرم می رقصی
که دیگر هیچکس تو را نمی بیند گروس عبدالملکیان

 

 

 

بهترين دوست و برادر، آن فردى است كه خطاهاى تو را به عهده گيرد و خود را مقصّر بداند. امام حسن عسکری(ع)

 

بر طاعت خدا صبر کن ، از معاصي  خدا صبر کن ، دنيا همان ساعتي است ، آنچه رفته نه شادي دارد و نه غم ، آنچه نيامده نداني که چيست ؟
بهمان ساعتي که در آني صبر کن همچنان باشد که تو رشک برده شده اي. امام حسن عسكري(ع)

 

خنده بی جا از نادانی است. امام حسن عسكري(ع)


 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    ب این سایت چند نمره میدی؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 279
  • کل نظرات : 264
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 58
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 51
  • بازدید امروز : 25
  • باردید دیروز : 88
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 274
  • بازدید ماه : 163
  • بازدید سال : 11,423
  • بازدید کلی : 161,267
  • کدهای اختصاصی
    فروشگاه شارژ

    بانک صادر کننده کارت شما :

    • سامان
    • اقتصاد نوین
    • ملت
    • کشاورزی
    • سینا
    • پارسيان
    • صنعت و معدن
    • پاسارگاد
    • ملی
    • صادرات
    • پست بانک
    • تجارت
    • توسعه و تعاون
    • انصار
    • رفاه
    • سپه
    • سرمایه
    • آینده
    • کار آفرین
    • مسکن
    • مهر
    • دی
    • شهر
    • زرین پال

    ابزار وبلاگ

    دانلود آهنگ جدید